طب روحانی اصطلاحی معتبر اما سرقت شده

تنهایی درد مردم اخر الزمان!شاید تنهایی تنها موضوعی باشه که همه ی مردم احساسش میکنن چون لااقل بخشی از وجودشون تنهاست.تنهایی الزاما معنیش این نیست که کسی رو نداشته باشی.شاید اطرافت هم شلوغ باشه اما بازم تنها باشی.حسی که هیچ وقت ادم بهش عادت نمیکنه.اما مرور زمان بهش تحمیل میکنه که تحملش کنه.اگرچه دیگران فکر میکنن که عادت کرده.اما چرا واقعا ادما این حس ازار دهنده رو تجربه میکنن.چی میشه که مرد میانسال خانواده با داشتن زنو بچه حس میکنه تنهاست.زن خانواده هم همینطور .حتی بچه ها با اینکه پدر مادر بالاسرشونه اما تنهایی واژه ای اشنا براشون محسوب میشه.شاید جواب رو باید در خودمون پیدا کنیم.چیزی از درون ما حس میکنه باید کسی باشه که با اون حس خوب داشته باشیم و بتونیم حرفامون رو بهش بگیم.این حس در هر سن و شرایطی ممکنه سراغ ادم بیاد.و گاهی ممکنه انقدر فریاد تنهایی بلند باشه که فرد رو زمین گیر بکنه.اما اون چه بخش از وجود ماست .کدوم بخشه که با حضور بچه ها و همسر یا دوست و خواهر و برادر بازم پر نمیشه.صحبت از منو شماست.صحبت از تک تک ادماست.نه یک قشر خاص .داریم از ادمایی صحبت میکنیم که خانواده دارن و همه چی بظاهر درسته.حالا حال و روز کسانی که در ظاهر هم تنها هستن که دیگه خیلی بدتره.کم نیستن کسانی که تو این دنیا کسی رو ندارن.واقعا هیچ کسی رو ندارن که بعنوان قومو خویش یا دوست خودشون بدونن.و کم نیست افرادی که تنها کسشون فقط منو شما هستیم.یعنی فقط یه نفر یا دو نفر رو دارن که بتونن بگن بخاطر وجود اینها تنها نیستم .اما به نظر میرسه عمق ماجرا خیلی بیشتر از چیزی باشه که به نظر میرسه.کاش میشد اونایی که کسی در زندگیشون هست بتونن ادعا کنن که تنها نیستن ولی اینطور نیست.اتفاقا گاهی وقتها اونهایی که ظاهرا همسری طب روحانی اصطلاحی معتبر اما سرقت شده...

حاجت گرفتن از امامان دین و بزرگان همواره از طرف شیعیان بعنوان یک باور مورد پذیرش قرار داشته است.در مقابل اهل سنت به این عمل شیعیان بعنوان اعتقادی شرک الود نگریسته و شیعیان را تا مرز مشرک بودن متهم وحتی محکوم کرده اند.ماجرا تا جایی پیش رفته که علمای شیعه در مناظرات موضع اصلی خود را کتمان و به شفاعت ایشان پرداخته اند در حالی که شفاعت در برابر قدرت اصلی امامان شیعه در درجه دوم قرار دارد.حقیقتا شیعیان به گنجی بسیار گرانقیمت دسترسی دارند اگر به آن توجه کرده و قدر دان باشند.در جهانی زندگی میکنیم که جریان حرکت و رشد انسانها به انرژی معنوی وابسطه ست.انرژی ای که بطور قهری هر انسانی از اون برخورداره اما همه به میزان کافی از آن بهره مند نیستند.انرژی از دو کانال متفاوت به انسان میرسه .این بحث رو ناچار برای چندمین بار باید توضیح بدیم چون از ارتباطاتی که با مخاطب میگیرم متوجه شدم موضوع درست جا نیافتاده و باعث شبه شده اگه قبلا مطالعه کردید و نیازی به تکرار مجدد ندارید این بحث رو رد کنید.یکی از ابزار مادی که توسط سیستم تغذیه و تنفس تامین میشه و به مصرف بدن جهت رشد و حرکت و زنده ماندن میرسه.و دوم از طریق معنوی که از طریق بعد معنوی جهان تامین میشه و ارتباطی به قدرت حاضمه نداره.اگر چه غذا ها و اکسیژن مورد تنس هم از جهت معنویاتی که دارن میتونن تاثیر گذار باشند.مثلا مال حلال انرژی معنوی مثبت و مال حرام باعث تخریب انرژی معنوی میشه.اگرچه هر دو به یک اندازه انرژی نوع اول رو دارنانسان از بعد حیوانیش برای بقا و رشد و حرکت نیاز به انرژی داره.که همه باهاش اشنا هستیم.این انرژی در مواد غذایی موجوده که در بسته بندی مواد غذایی موجوده .نوع تغذیه و اکسیژینی که مصرف میکنیم تاثیر زیادی در کیفیت این انرژی دارن ا طب روحانی اصطلاحی معتبر اما سرقت شده...

قدرت منابع انرژی..انرژی انسانها با همدیگه تبادل میشه.وقتی با فردی برخورد میکنیم و احساس میکنیم حالمون خوب شده یا بی انرژی شدیم اتفاقی که میافته دقیقا همین تبادل انرژی هستش که بدون اراده منتقل یا دریافت میشه.رفتن به بعضی محل ها هم همینطوره منزل بعضیها که میریم دلگیر میشیم و حس بدی پیدا میکنیم بعضی جا ها هم به ادم نشاط میده.این هم نوع دیگه ای از تبادل انرژی هستش گاهی وقتها هم زمان خودش داری انرژی بیشتریه مثل قبل از طلوع افتاب که هر کس بیدار باشه و خصوصا اگه متوجه باشه میتونه انرژی بگیره اول صبح هم انرژی بالاست یعنی انرژی از حیث زمان مورد نظره نه اینکه بدنمون سرحالتره..اگه بیشتر دقت کنیم اشیائ هم همین حس رو میتونن انتقال بدن.خیلی فرق داره که انسان میان یمشت خرت وپرت بدرد نخور باشه یا اطرافش وسایلهای نو و تمیز چیده شده باشه.حتی چینش و نظم وسایل منزل و یا لباس و حتی شهر و هر جایی که تمیزی و نظم صدق بکنه هم ارتعاش بالاتری داره.این که ما میتونیم تفاوت ها رو حس کنیم یعنی واقعا اتفاقی در بدن ما میافته.و صرفا روانی نیست.فرکانس موجوداتو حتما اینم مستحضر هستید که هر چیزی یک فرکانسی داره.همین انرژی پایین یعنی پایین بودن فرکانس.هر جسمی فرکانس مختص خودش رو داره که اتفاقا قابل اندازه گیری هستش.همینطور انسانها هم یک فرکانس مشخصی دارند که البته متغیره.و میتونه درهر لحظه تغییر بکنه.هر عضو انسان هم فرکانس متفاوتی داره که روی هم رفته فرکانس کل بدن رو تشکیل میدن.در بین اعضا مغز و با اختلاف خیلی زیاد قلب بیشترین ارتعاش رو دارن.ارتباطی معنا دار بین موجودات و متعلقاتشون.شاید جالب باشه بدونید همه ی اعضای انسان با بدن اصلی در ارتباط باقی میمونن حتی اگه ازش جدا بشن.مثل مو و ناخن یا هر عضوی که از بدن ج طب روحانی اصطلاحی معتبر اما سرقت شده...